استاد تاریخ اسلام: به برکت وجود حضرت معصومه (علیهاالسلام) قم مبدأ انقلاب ما شد
تاریخ انتشار: ۴ آبان ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۹۶۵۷۳۹
حجتالاسلام غلامحسن محرمی، عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه درمورد سیره حضرت فاطمه معصومه به خبرنگار حوره اندیشه خبرگزاری فارس گفت: در ابتدا لازم است که به شکل مختصر بگویم در مورد زندگی حضرت فاطمه معصومه (علیهاالسلام) اطلاعات زیادی در دسترس نداریم. اساساً ما درمورد بسیاری از امامان معصوم نیز اطلاعات کافی در دست نداریم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
فضائل حضرت فاطمه معصومه (علیهاالسلام)
وی افزود: آنچه که از فاطمه معصومه (علیهاالسلام) امروزه در دست داریم بیشتر فضائل آن حضرت و احادیثی است که بر شأن و منزلت ایشان تأکید دارد. به طور مثال میدانیم ایشان ازدواج نکرد و شاید این به دلیل پیدا نشدن کفو برای ایشان بود یا اخباری هست مبنی بر اینکه حضرت معصومه در سن ۲۸ سالگی و در جوانی از دنیا رفتند. همچنین سفری که ایشان به سمت مرو برای دیدار با برادرشان امام رضا داشتند خود یکی دیگر از نشانههای عظمت حضرت معصومه است که با وجود همراهی کردن تنی چند از امامزادگان این سفر به نام ایشان ثبت شده است.
دوشادوش کسی چون حضرت عبدالعظیم حسنی
محرمی اشاره کرد: حضرت معصومه را باید جزو آن امامزادگانی دانست که در مرتبه بالایی قرار دارند و بعد از شهدای کربلا یا کسی چون حضرت زینب ایشان از امامزادگان والا مقام شیعی و دوشادوش کسی چون حضرت عبدالعظیم حسنی هستند. در روایتی آمده است که حضرت پیامبر فرمودند: پاره تن من در قم مدفون می شود و هر کس به زیارت او بیاید بهشت بر او واجب خواهد شد. امام صادق نیز میفرمایند:« إِنَّ لِلَّهِ حَرَماً وَ هُوَ مَکةُ وَ لِرَسُولِهِ حَرَماً وَ هوَ الْمدِینَةُ وَ لِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ حَرَماً وَ هُوَ الْکوفَةُ وَ لَنَا حَرَماً وَ هُوَ قُمُّ وَ سَتُدْفَنُ فِیهِ امْرَأَةٌ منْ وُلْدِی تسَمَّی فاطِمَةَ مَنْ زَارَهَا وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ. قَالَ الرَّاوِی وَ کانَ هَذَا الْکلَامُ مِنْهُ قَبْلَ أَنْ یولَدَ الْکاظِمُ؛ برای خداوند حرمی است که مکه باشد و برای رسول خدا(ص) حرمی است که آن مدینه باشد و برای امیرمؤمنان حرمی است که آن کوفه باشد و برای ما اهل بیت حرمی است که قم باشد. به زودی فرزندم به نام فاطمه در آن دفن می شود. کسی او را زیارت کند، بهشت بر او واجب میشود. راوی گفت: این سخن را حضرت صادق(ع) وقتی فرمود که هنوز فرزند ایشان یعنی امام کاظم(ع) به دنیا نیامده بود.»
به برکت وجود حضرت معصومه (علیهاالسلام) قم مبدأ انقلاب ما شد
این پژوهشگر تاریخ اسلام افزود: همچنین در برخی اخبار آمده است که نماز بر پیکر حضرت معصومه را امام رضا(علیهالسلام) خواندند که این هم از قراینی است که فضل ایشان را نشان میدهد. قابل ذکر است که امامزادگان زیادی به شهر قم آمدند و در آنجا مدفون هستند، اما از هیچکدام به قدر حضرت معصومه استقبال نشد. شاید بشود گفت به برکت وجود ایشان در قم بود که این منطقه تبدیل به پایتخت جهان تشیع شد و به تبرک حضورشان علمای زیادی در طی قرون مختلف از قم برآمدند و انقلاب ما نیز شروعش از شهر قم بود.
پایان پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: انقلاب اسلامی حضرت معصومه فاطمه معصومه علیها السلام حضرت معصومه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۹۶۵۷۳۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سه جریان مخالف استاد مطهری
مبلغ: غیر از کسانی که به لحاظ دینی با ایشان در تضاد بودند، متدینان و حتی برخی روحانیون هم در قبال او موضعگیری داشتند. ما چند جریان را در مقابل استاد مطهری میبینیم.
نخست جریان ولایتیها که نسبت به مطهری بیمهریهایی داشتند و هنوز هم دارند. جریان دوم جریانهای سنتی در معارف اسلام بودند. جریان سوم گروهی از انقلابیون که استاد مطهری را مورد اتهام قرار میدادند.
رفتار جریان اول: استاد مطهری نسبت به ولایت، مواضع صریح و مستدلی دارد. رسالهای هم در این رابطه تالیف کرده است. در آن رساله هم بر ولایت سیاسی اهل بیت علیهمالسلام استناد کرده و هم بر ولایت معنوی و باطنی آنها. علاوه بر اینها، ایشان از آثار استدلالی که در این زمینه تالیف شده است، استقبال کردند مثلا در مقالهای از «الغدیر» علامه امینی دفاع کردند. با همهٔ این تلاشها چرا عدهای ولایتی با ایشان مخالف بودند؟
این انتقادات ناشی از آن است که این گروه توقع داشتند استاد مطهری در میدان لعن و سب وارد شود و در مورد تبری نسبت به برخی شخصیتهای مورد احترام اهل سنت به صراحت موضعگیری کند. شهید مطهری اهل اینگونه مقابلهها که امت اسلامی را با اختلاف مواجه میکند، نبود. این جماعت به همین علت دربارهٔ او موضعگیری منفی میکردند، ولایت او را ضعیف میشمردند و از این جهت او را مورد نقد و اعتراض قرار میدادند.
رفتار جریان دوم: این جریان که تشابه زیادی با جریان اول دارد، معتقد بودند شهید مطهری یک عالم متجدد است و برای اینکه از اسلام دفاع کند، برخی احکام اسلام را نادیده میگیرد. این افراد با تجددگرایی استاد مطهری مخالف بودند و معتقد بودند نظرات او با استدلال سنتی سازگار نیست. مثلا شهید مطهری از اینکه زنان با رعایت پوشش اسلامی در فعالیتهای اجتماعی حضور داشته باشند دفاع کرده است. ولی این گروه سنتی معتقد بودند این الگو، الگوی اسلامی نیست بلکه الگوی برگرفته از غرب است.
در بین علمای ما افراد نسبتا زیادی بودند که به این دلیل با افکار شهید مطهری مخالف بودند. یکی از همین افراد که سابقهٔ تحصیل نزد استاد مطهری داشت، کتاب مسئلهٔ حجاب ایشان را مورد نقد قرار داد، حواشی برای کتاب نوشت و برای استاد مطهری فرستاد. در آن حواشی، طعنههای زیادی با همین جهتگیری علیه استاد مطهری وجود دارد. شهید مطهری از این اتهامات بسیار متاثر میشود و ذیل آن حواشی مینویسد از چیزهایی که من از آن نمیگذرم این افتراهاست. این گروه خیلی به استاد مطهری فشار میآوردند.
مطهری در میان همصنفان خودش هزینه میداد ولی دست از روشنگری دین برنمیداشت. اگر ایشان میخواست تسلیم پسند عوامالناس شود آثاری مثل تحریفات عاشورا نمینوشت و سکوت میکرد کما اینکه هملباسان او سکوت میکردند و مورد احترام مردم قرار میگرفتند. حرف شهید مطهری همین است که نتیجهٔ کتمان حقیقت عذاب الیم است.
رفتار جریان سوم: شهید مطهری از همراهان امام در انقلاب بود، در جریان نهضت حضور داشت ولی بسیاری از انقلابیون با او مشکل داشتند. این مشکل از دو جهت بود یکی مشکل نظری و دوم مشکل عملی. مشکل نظری این بود که عدهای به نام انقلابیون میخواستند همهٔ اسلام را در انقلاب خلاصه کنند. انگار اسلام مساوی با انقلاب است و هیچ چیز دیگری از اسلام را به رسمیت نمیشناختند. این جریان همهٔ ارزشها را در انقلاب میدید. انگار غیر از انقلاب در اسلام چیزی نیست. مطهری با چنین تفکری مشکل داشت و مقابل آن میایستاد.
از نظر مطهری، اسلام مبارزه دارد ولی این یکی از ارزشهای اسلام است. مطهری خطاب به این گروه تندرو مینویسد:« از نظر شما تمام مسائل قرآن بر محور انقلاب است».
استاد مطهری در برابر این سه جریان ایستاد و جان خودش را فدا کرد. بیان مطالب آسیب شناسی های فکری در زمان و شرایط انقلاب کار سختی بود و کسی دیگری جز ایشان مقابل این جریان های افراطی نایستاد.
* استاد حوزه و پژوهشگر دین / * منتشر شده در مجله خیمه اردیبهشت 1403
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1902693